اما حقیقت امر این است که از همان ابتدا استراتژی طراح فراماسون بلژیکی بر این اساس بوده است تا قبح زدایی از جن هایی را آغاز گر باشد، که چه در فرهنگ یهودی پیشینۀ خوبی ندارند و چه در فرهنگ مسیحی اروپایی. شخصیت های اسمورف که مشخصا(به دلایلی که در انجیل و فرهنگ عامیانه غرب، از آن یاد شده) همان جن هستند، از اولین شخصیت های آبی رنگ هالیوود هستند که خود آغازگر سیر تولد شخصیت های کارتونی از این دست بوده اند و از این جهت مهم و قابل بررسی هستند. اسمورف ها به صورت گروهی و در جنگل زندگی می کنند(دور از تمدن بشری).
آنها کوچک اندام اند و مدام در جنب و جوش هستند و همچنین از قدرت فوق العادهای بهره مندند که نمایندۀ انسان ها (جادوگر) به دنبال آن هاست. اما در این داستان و شخصیت پردازی، گروهی که شخصیت های خوب داستان را تشکیل می دهند اسمورف های کوچک هستند و شخصیت بد داستان که مدام اسمورف ها را در خطر می اندازد و آزار می دهد جادوگری است که جزو معدود انسان های داستان به شمار می رود.
هدف اصلی در این انیمیشن و کمیک استریپ، نشان دادن چهره ای دوست داشتنی و بامزه از جن ها است که بیشتر از بعضی انسان ها قابل اعتماد هستند. مهم تر آن که کودکان بیش از بقیه امکان تماس و رابطه با این موجودات کوچک را دارند. این اولین قدم است که غرب، در راه استراتژی کارتون سازی برداشته است.